زيرکترين انسانها کساني هستند که انسان های بزرگ وآزاده شجاع و مقتدرجهان را الگو قرار دهند ، و از اين طريق براي خودشان، در باطن و معنا کسب اقتدار و عظمت مي کنند.
از ميان اين بزرگان هم شاخصهايي است که بلاشک حضرت ابي عبدالله (عليه الصلاة و السّلام )، يکي از بزرگترين اين شاخصهاست. حقاً بايد گفت که نه فقط ما انسانهاي خاکي و حقير و ناقابل، بلکه همه ي عوالم وجود، ارواح اولياء و بزرگان و فرشتگان مقرب؛ و در تمام اين عوالم تو در توي وجود، که براي ما روشن و آشنا هم نيست، نور مبارک حسين بن علي عليه السلام مثل خورشيد مي درخشد. اگر انسان خود را در پرتو اين خورشيد قرار بدهد، اين کار خيلي برجسته يي است. . . .
امام حسين عليه السلام ، امام سوم شيعيان، شهيد كربلا كه نهضت عاشورا بر محور فداكارى و جانفشانى آن حضرت شكل گرفت. حسين عليه السلام ، تاريخ بشرى را از حماسه و ايثار كرد و درس آزادگى و عزت به انسانها آموخت. او با تقديم خون خويش در كربلا، درخت اسلام را آبيارى كرد و مسلمانان را بيدار ساخت. پرداختن به شخصيت والا و الهى آن رادمرد جهان اسلام و بررسى جنبه هاى گوناگون حيات آسمانى آن سپهر ايمان، شناختى درخور و مجالى فراتر مى طلبد. در اين بخش برآنيم در حد توان با گزينشى از مكارم اخلاق آن امام همام و سيره و سخن آن پيشواى بزرگ، ره توشه اى براى رهروان راه ولايت فراهم كنيم.
مراحل زندگانى امام حسين عليهالسلام پيش از واقعه عاشورا
دوران کودکی :
. وى شش سال از دوران كودكى خود را در زمان جد بزرگوارش رسول اللّه صلى الله عليه وآله سپرى كرد و در مكتب جدش تربيت يافت. او بسيار فروتن، خاشع، بخشنده، با گذشت، مهربان و شجاع بود.پيامبر زمانى كه امام حسين و امام حسن عليهماالسلام ، هفت سال بيشتر نداشتند، فرمود: «اينها سرور جوانان بهشتند».
دوره 25 ساله پس از رحلت پيامبر تا حكومت اميرالمؤمنين على عليهالسلام
در اين دوره، روح لطيف او رحلت پيامبر بعد از آن، شهادت جانگداز مادر و خانه نشينى پدر و غصب فدك و... را ديده بود. در اين دوران، امام حسين عليهالسلام هميشه در كنار پدر بود و در جنگها شركت مى كرد.در واقعه حكميت جنگ نهروان و [ديگر] جريانهاى پس از جنگ صفين نيز همه جا در ركاب پدر بود و آن همه بى وفايى ها و سست عنصرى هاى مردم را نسبت به پدر بزرگوار خود از نزديك مى ديد، با مرارت و تلخ كامى آن مصايب را تحمل مى كرد.همه او را به عظمت و بزرگى مى شناختند. شجاعت او زبانزد عام و خاص بود. همه براى او احترام قائل بودند و در مقابل او تعظيم و تجليل مى كردند».پس از شهادت اميرالمؤمنين على عليهالسلام : دوره غربت اهلبيت عليهمالسلام
مكارم اخلاق امام حسين عليهالسلام
دلاورى و بى باكى براى مقابله با دشمن و هراسيدن از خطرها و اقدام هاى دشوار يكى از مهمترين ملكات اخلاقى است كه در حسين بن على عليهالسلام و ياران شهيدش و آزادگان اهلبيت عليهمالسلام جلوه گر بود. روح حماسى در ميدانهاى نبرد در خصلت هاى فردى و زمينه هاى تربيتى آن امام ريشه داشت. قيام كربلا از نخستين مراحل تا پايان آن، تجلى گاه شجاعت امام بود. صلابت و قاطعيت امام حسين عليهالسلام در مخالفت كردن با يزيد و خوددارى ورزيدن از بيعت با وى، تصميم گرفتن براى حركت به سوى كوفه و مبارزه با يزيديان، متزلزلنشدن روحيه از شنيدن اخبار داخل كوفه، اعلام آمادگى براى نثار خون در راه احياى دين، نهراسيدن از انبوهىِ سپاه گرد آمده در كربلا، رزمآورى هاى سلحشورانه و بى نظير امام حسين عليهالسلام و سربازان و خاندانش، جنگ نمايان عباس، على اكبر و قاسم و... و صدها صحنه حماسى ديگر، همه جلوه هايى از شجاعت حسين بن على عليهالسلام و يارانش و بخشى از الفباى «فرهنگ عاشورا» است.«خاندان پيامبر در شجاعت و قوت قلب و دليرى، نمونه بودند و آنچه در دلشان نبود، هراس از دشمن بود».
جوانمردى و بزرگوارى
«عنايت ويژه محمد صلى الله عليه وآله ، آغوش زهرا عليهاالسلام ، پرورش على عليهالسلام و شايستگى هاى شخصى، در حسين عليهالسلام جمع شد و از او، نمونه اى از بزرگوارى، جوانمردى و فضيلت ساخت.مكتب حسين عليهالسلام ، پاداش نيكى را نيكىِ برتر مى داند. آرى مكتب انسانيت چنين است. آنان كه نيكى را پاداش نمى دهند انسان نخواهند بود و آنان كه سزاى نيكى را بدى مى دهند، بويى از انسانيت نبرده اند.اين حسين عليهالسلام است كه در همه احوال و حكايات، مشت را با بوسه پاسخ مى دهد و با دشمن مهر مى ورزد، جوانمردى و بزرگوارى دارد و راهنمايى مى كند.»
نمونه اى از جوانمردى امام حسين عليهالسلام
خداترسى
علم حسين عليهالسلام
اخبارى كه از حسين عليهالسلام در اين باب نقل شده (كه حاكى از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قريحه و استحكام منطق است) بيشتر از اين است كه احصا شده است. آن حضرت به نوعى در مسائل علميه (باجودت ذهن و حدّت خاطر) اظهار نظر مى كرد و فتوا مى داد كه موجب تحيّر مردم مى شد، تا حدى كه عبداللّه بن عمر در حق او گفت: اَنَّهُ يَغُرُّ الْعِلْمَ غَرّا؛ همانا حسين عليهالسلام ، علم را مى نوشيد».
جود و سخاى حسين عليهالسلام
1. عمرو بن دينار روايت مى كند كه امام حسين عليهالسلام به عيادت اسامة بن زيد رفت و او بيمار بود. وى را اندوهناك ديد. علتش را جويا شد. اسامه گفت: شصت هزار درهم بدهكارم. امام فرمود: بر عهده من كه آن را بپردازم. اسامه عرض كرد: مى ترسم قبل از اداى دين بميرم. امام حسين عليهالسلام فرمود: نخواهى مُرد تا من قرض تو را بپردازم و حضرت پيش از فوت اسامه، دينش را پرداخت كرد.
2. انس مى گويد: من خدمت امام حسين عليهالسلام بودم كه كنيزش يك شاخه گل آورد و به امام عليهالسلام تقديم كرد. حضرت فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم. انس مىگويد: به حضرتش عرض كردم: يك شاخه گل ارزشى ندارد كه به خاطر آن او را آزاد كردى! امام حسين عليهالسلام فرمود: «خدا ما را چنين ادب آموخته است كه مى فرمايد: «و چون شما را تحيت گويند، شما بهتر از آن تحيت گوييد يا مثل آن» و آزاد كردن كنيز تحيت بهتر بود».
زهد امام حسين عليهالسلام
حسين عليهالسلام كسى نبود كه به خاطر زندگى دنيا و خوشگذرانى، مصالح عالى اسلامى را ناديده بگيرد و با گرفتن حق السكوت، برقرارىِ چنان دستگاه فاسدِ ظلم و كفر را امضا كند و در اداى تكليف و وظيفه مهمى كه از طرف خدا به عهده دارد، مسامحه و كوتاهى ورزد. علائلى مى گويد: «حسين عليهالسلام در اين ناحيه، بزرگ و يگانه بود. زندگى دنيا را خوار مى شمرد و از مرگ بيم و هراس نداشت و به جز برهان پروردگارش كه همه چيز را فداى آن مى كرد، به هيچ چيز نظر ندوخت».
نماز در سيره امام حسين عليهالسلام
اَشهدُ أَنَّكَ قَداَقَمتَ الصَّلاة و آتَيتَ الزَّكاة.
گواهى مى دهم كه تو برپادارنده نماز و دهنده زكات هستى.
نماز امام حسين عليهالسلام در راه كربلا همراه با سپاه حر
يكى ديگر از جلوه هاى آسمانى امام حسين عليهالسلام در توجه به امر نماز، آنجا تجلى يافت كه در مسير كربلا و هنگام اقامه نماز فرمود:
فَهوَ يَعلَمُ أنّى قدكنتُ أُحِبُّ الصَّلاة.
پروردگار جهانيان به اشتياق (وصف ناشدنى) من به نماز آگاه است.
نقل شده است امام حسين و يارانش، شب عاشورا را با زمزمه نماز و نيايش و تضرع و در حال ركوع و سجود، ايستاده و نشسته به صبح رساندند... .»
نماز امام حسين عليهالسلام در ظهر عاشورا
ظهر عاشورا نيز وقت نماز، ابوثمامه صائدى به حضرت يادآور شد كه وقت نماز است. دوست دارم خدا را در حالى ملاقات كنم كه اين نماز را كه وقتش رسيده است، بخوانم. امام نگاهى به آسمان كرد و فرمود: نماز را ياد آوردى، خدا تو را از نمازگزاران و ذاكران قرار دهد. آرى! اكنون اول وقت نماز است.
از آنان بخواهيد دست از جنگ بردارند تا نماز بخوانيم.»
نماز خون و شهيد نماز
از ديگر جلوه هاى شكوهمند عاشورا، شهادت ياران امام حسين عليهالسلام به هنگام نماز است. نقل است كه سعيد بن عبداللّه حنفى در روز عاشورا، شهيد نماز شد. وى پيشاپيش امام حسين عليهالسلام ايستاد تا تيرهايى كه از چپ و راست به سمت امام رها مىشد، به آن حضرت نخورد. آنقدر تير به او خورد كه وقتى نماز امام حسين عليهالسلام تمام شد، سعيد بن عبداللّه حنفى، به زمين افتاد و به مقام والاى شهات رسيد.پيروان نهضت اباعبداللّه عليهالسلام نيز بايد به نماز اهتمام ورزند و آن را در رأس امور خويش قرار دهند، بهويژه عزاداران حسينى عليهالسلام نبايد نماز را كه واجب دينى است، فداى مراسم سينهزنى و عزادارى مستحب كنند و توجه داشته باشند كه نماز، مايه برخوردارى از شفاعت حسين عليهالسلام است.
مهربانى با خانواده
امام حسين عليهالسلام با همسران و فرزندان خويش در نهايت ادب و محبت و مهربانى معاشرت مى كرد. عقّاد مى نويسد: «حسين عليهالسلام از آن كسانى بود كه به فرزندان خويش، محكمترين علايق را داشت و نيز نسبت به همسرانش بهترين عواطف را دارا بود. گفته شده است امام درباره همسر باوفايش، رباب و دختر شيرين زبانش، سكينه چنين مىگفت:
به جان خود سوگند، خانهاى را دوست مى دارم كه سكينه و رباب را ميزبانى كند. من اين دو را دوست مى دارم و مالم را در راه آنان مى دهم و كسى نمى تواند مرا بر اين علاقه و دوستى ملامت كند.همين دوستى و صميميت است كه بناى خانواده را محكم و استوار مى گرداند و از تزلزل و فروپاشى آن جلوگيرى مى كند. ثمره اين وفادارى و انس امام با همسرش را در رفتار همسر آن حضرت پس از شهادتش مى بينيم.رباب، يكى از همسران باوفاى حسين عليهالسلام بود كه تا واپسين دم، از امام حسين عليهالسلام جدا نشد و بار شهادت شوهر والا مقام خود را بر دوش كشيد و به منزل رسانيد. رباب بيش از يكسال پس از امام حسين عليهالسلام زنده بود و در تمام اين مدت به سوگ شوهر نشست ؛ زير سقفى نرفت و از گرما و سرما پرهيز نكرد تا اينكه در غم حسين عليهالسلام جان داد.
احترام به برادر
برگ هايى زرين از سخنان امام حسين عليهالسلام
سخنان والاى مولايمان امام حسين عليهالسلام چونان اقيانوسى است كه در اين بخش به اندازه انگشت دانهاى از اين اقيانوس بهره برده ايم.
1. در مواردى كه حق تو را ملزم مى سازد، بر آنچه نمى پسندى، شكيبا باش و در مواردى كه هواى نفس، تو را فرا مى خواند، خود را از آنچه ناحق است و دوستش مى دارى، نگه دار.
پيام:
ـ هميشه پاىبند حق باش، حتى اگر به زيانت باشد.
ـ در مقابل هواى نفس، خود نگهدار باش!
2. كسى كه تو را دوست دارد، از زشتى ها بازت مى دارد و كسى كه دشمن توست، مغرورت مى كند.
پيام:
ـ يكى از موانع رسيدن به كمال، داشتن دوست بد است.
ـ در انتخاب دوست، نهايت تلاشت را بكن!
3. كسى كه از راه نافرمانى خدا درصدد به دست آوردن چيزى باشد، آنچه را اميد دارد، زودتر از دست مى دهد و آنچه بيم دارد، زودتر سر مى رسد.
پيام:
ـ شايد در ظاهر، با انجام گناه به سودى برسى، ولى اثر گناه به زودى دامن گيرت خواهد شد.
4. بدانيد كه زشت و زيباى دنيا، چونان رؤيايى است كه زود مىگذرد و البته بيدارى و هوشيارى در روز قيامت است. كسى كه در آخرت رستگار شد، جاودانه است و هر كه در روز قيامت به عذاب الهى افتاد، گرفتارى اش جاودانه خواهد بود.پيام:
ـ فريفته ظاهر زيباى دنيا مشو!
ـ لذتهاى دنيا زودگذر است.
5. اى فرزند آدم! تو روزگارى بيش زنده نيستى، هر روز كه بگذرد، بخشى از وجود تو از دست رفته است.
پيام:
ـ به گذر عمرت توجه كن!
ـ از خواب غفلت بيدار شو!
ـ تا فرصت دارى، از عمرت، شايسته بهره بردارى كن!
6. هيچگاه فريفته دنيا نشويد، زيرا اميدِ تكيه كننده هايش را قطع مى كند و طمع طمعكارانش را ناكام مى گذارد.
پيام:
ـ دلبسته دنيا مشو.
ـ دنيا را بر خواسته خدا ترجيح مده!
ـ زيبايى هاى فريبنده دنيا، تو را از معنويات دور نكند.
7. خود را در كار بيهوده به سختى انداختن، نشانه كم خردى و نادانى است.
پيام:
ـ عاقبت انديش باش!
ـ پيش از آغاز هر كار، به فكر سود دنيا و آخرتش باش.
8. با ارزشهاى اخلاقى زندگى كنيد و براى به دست آوردن سرمايه هاى نيكبختى بشتابيد. كارى را كه براى آن شتاب نكرديد، به حساب نياوريد.
پيام:
ـ براى رسيدن به لحظه هاى خوشبختى شتاب كن.
9. نشستن با صاحبان خرد و انديشه از نشانههاى پذيرفتن حق است و بگو و مگو با غير اهل فكر از نشانه هاى نادانى است.
10. آنچه را طاقت ندارى به اجبار بر خود مبند
پيام:
ـ پيش از پذيرش كار، جنبه هاى گوناگون آن را در نظر بگير.
ـ متناسب با استعداد و توانايى ات، شغل انتخاب كن!
11. به خدا سوگند! بلاها، فقر، تهى دستى و كشتارها، بسيار زود و همچون دويدن اسبان سوارى در مسابقه يا حركت تند سيلابها به سوى زمين هاى پست، دامنگير دوستان ما مى شود.
پيام:
ـ يكى از راههاى آزمايش مؤمنان، گرفتارى و بلاست.
ـ گرفتارى، گاهى از سر لطف خداوند به بندگانش است.
ـ انسانهاى مقرّب، بلاهاى بيشترى خواهند داشت.
12. كسى كه لباس شهرت بپوشد، خدا در روز قيامت از او روى مى گرداند.
پيام:
ـ پوشش بايد متناسب با شأن و موقعيت اجتماعى باشد.
ـ پوشيدن لباس نامعمول، تو را به خودنمايى متهم مى كند.
ـ مطابق با هويت اجتماعى ات لباس بپوش.
منشور رفتارى امام حسين در عرصه مديريت
اين گفتار، نگاهى دارد به بررسى جنبه هاى رفتارى امام حسين عليهالسلام در حيطه مديريت واقعه عاشورا و انطباق آن با اصول مديريت امروز.امام حسين عليهالسلام با توجه به برخوردارى از شايستگى هاى ضرورى براى رهبرى، نهضت عاشورا را به بهترين صورت، از آغاز تا پايان و پس از آن و با در نظر داشتن همه مهارتهاى مديريتى، رهبرى كرد.با مرورى بر نهضت عاشورا درمى يابيم كه امام حسين عليهالسلام در رهبرى نهضت عاشورا تمام وظايف يك مدير، مانند تصميم گيرى، برنامه ريزى، سازماندهى، هدايت، نظارت و هماهنگى را به خوبى به نمايش گذارد كه به طور مختصر به آن اشاره مى شود:
1. تصميم گيرى
2. برنامه ريزى
برنامه ريزى صحيح و اساسى بر دو اصل استوار است.
الف) دقت در هدف گذارى
امام حسين عليهالسلام روزى كه از مدينه خارج شد، اهداف نهضت را در قالب وصيتنام هاى به برادرش محمد حنفيّه چنين تبيين فرمود:
[مردم دنيا بدانند] كه من يك فرد جاه طلب، اخلال گر، مفسد و ظالم نيستم (من چنين هدفهايى ندارم، قيام من قيام اصلاحطلبى است) و خروج كردم براى اينكه امت جدم را اصلاح كنم، امر به معروف و نهى از منكر كنم و شيوه جدم و پدرم را عملى سازم.خلاصه، پايان اين مرحله از نهضت را با عبارتهاى متعددى از شهادت بر مىشمارد. از جمله آنها: «اگر دين جدم جز به كشته شدن من استوار نمى ماند، پس اى شمشيرها مرا فراگيريد.»
و نيز فرمود: هر كس خون قلبش را در راه ما نثار مى كند و خود را براى شهادت و ديدار حق آماده كرده، با ما حركت كند.
همان گونه كه از گفته هاى امام عليهالسلام مشهود است، هدف نهايى از نهضت در يك كلمه خلاصه مى شود و آن حيات و حفظ اسلام است.
ب) پيشبينى و زمانبندى
امام حسين عليهالسلام به دنبال خواسته يزيد براى بيعت، به خوبى اوضاع را پيشبينى كرده بود و از آغاز تا پايان حركت، مسئله بيدارى جامعه اسلامى و افشاى عملكرد حاكمان اموى به ويژه يزيد، عنايت داشت. بى گمان، حركت دادن خانواده پيامبر به همراه زنان و كودكان از كوره راهها و بيابانها، از مدينه تا مكه و از آنجا تا كربلا، براى اين بود كه عاطفه آن مردم را برانگيزاند و سؤالهايى در اذهان عمومى به وجود آورد كه ثمره آن بعدها آشكار شد. ازاينرو، امام در آستانه حركت از مدينه به سوى كربلا، به دو بخش از مبارزه خود اشاره مى كند؛ يكى بخش شهادت (عمليات نظامى) و ديگرى بخش اسارت (عمليات فرهنگى). ايشان به فرمايش جدش نيز اشاره دارد كه فرمود: «پس خداوند خواسته است كه تو را كشته ببيند.... و زنان (ديگر همراهان) را اسير».بر اين اساس، امام حسين عليهالسلام براى رسيدن به اهداف نهضتش، حساب شده و با برنامه پيش رفت و تمامى برنامه هايش، سنجيده و عاقبت انديشانه بود.
برنامه كوتاهمدت با اين اهداف آغاز شد:
ـ تبيين اصول، مبانى و ماهيت نهضت، براى الگو قرار دادن آن براى آيندگان
ـ تبيين اهداف و درستى نهضت؛
ـ مستندسازى نهضت عاشورا در تاريخ؛
ـ دريافت خبرهايى از دشمن و اضاع منطقه عملياتى؛
ـ جذب و آماده سازى نيروهاى عملياتى در روز عاشورا.
باوجود دشوارى هاى حضور زنان و كودكان، برنامه بلندمدت امام براى تبيين و گسترش حماسه حسينى بسيار مؤثر بود. امام اين بار سنگين را پس از خود بر دوش سيدالساجدين عليهالسلام و خواهر گرامى اش، زينب كبرا عليهاالسلام نهاد كه آن دو بزرگوار نيز اين رسالت را به زيبايى تمام انجام دادند. بدين گونه بود كه فساد و خونريزى بنى اميه و يزيد، افشا و نهضت حسينى تثبيت شد.
4. هماهنگى
پاورقيها
1ــ برترين هدف در برترين نهاد (پرتويي از زندگي امام حسين(ع)) اثر شيخ عبداللهعلائلي، ترجمه سيد محمد مهدي جعفري.
2 - حسين نفس مطمئنه، محمد علي عالمي.
3 ـ امام حسين در جامه ارغواني، سليمان كتاني، ترجمه دكتر پرويز لولاور.